این روزهایی که زمستان آخرین نفسهایش را می کشد
در این روزهایی که تپش قلب زمین تند تر شده
و لحظات پر التهاب وصال و زنده شدن را انتظار می کشد
ای کاش تو هم می آمدی..
گرمای خورشید وجودت بر زمستان تنهایی من می تابید
نسیم نفسهایت رایحه ی بهار عشق را به مشام جانم هدیه می کرد
حضورت برگی دیگر بر کتاب عشقمان می افزود..
نفس عشق و زندگی من!
زمستان هجران و فراق تو تمام شدنی نیست؟؟!!!
مهرزاد آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست تقدیم به فرنوش عزیزم که با ترنم موسیقی مهرش زندگی میکنم .: مهرزاد :. **************************** با تشکر از دوست عزیزم نازنین صادقی |